دوشنبه که مدارک رو دادم سفارت با وود همه استرسی که بهم وارد شد ولی بار سنگین جمع آوری مدارک و هماهنگی با جولی و الی از دوشم برداشته شد. البته من الکی دلم خوش بود. پنجشنبه مشغول چرت عصرگاهی بودم که ساعت 2 آقای نوروزی زنگ زد و گفت کنسول تو پرونده کامنت گذاشته و دقیقا از روی کامنت کنسول خوند:
"What arrangement have been made to register with the relevant professional body or consil in South Africa?"
خداییش شما جای من. از خواب بیدارتون کنن و این رو واستون بخونن و شما هم که کلا تو باغ نیستید، چه حالی بهتون دست میده. اینجور وقت ها اصلا رو آقای نوروزی نمی تونید حساب کنید. منتظره مچتون رو بگیره. مونده بودم چجوری بهش بگم این یعنی چی. پرسیدم من دقیقا باید چه مدارکی واسه این سوال ارائه بدم که ظاهرا دلش سوخت و واسم تا حدودی گفت که جریان چیه و پرسیده چه کارهایی واسه ثبت نام تو این professional body or consil انجام دادی که خب من نمی دونستم اینها چی هست که بدونم چکارهایی انجام دادم. من گفتم که وکیل دارم و اون ها این کارها رو کردن. گفت به وکیلت بگو خودش می دونه. بعد هم واسم سوال رو خوند که بنویسم. واقعا لطف کرد. بعد هی من می گم این آقای نوروزی بد اخلاقه. من هم همون روز ایمیل زدم به الی ولی از اون روز تا الان دریغ از یک خط خبر یا جواب.
از اون طرف من واسه رزرو بلیط که به جولی خبر دادم به الی هم گفتم. الی بهم گفت تا الان سابقه درخواست بلیط نداشتن و من فردا زنگ می زنم به سفارت. دقت کنید که فردا می شد سه شنبه دو هفته پیش که هنوز که هنوزه خبری از اون هم نیست. جولی همون پنجشنبه ایمیل داده بود که چرا تاریخ رو اعلام نکردی و من منتظرم من بهش گفتم که منتظر تماس الی با سفارت هستم و برام سوال بود که اشکال نداره مخمل دیرتر و نیمه دوم دسامبر بیاد آفریقا. جولی بهم گفت که این رزرو بلیط هزینه ای واسه کنسل نداره و ظاهرا قبلا هم خواسته بودن و از طرف دیگه گفتش اگه مخمل با من بیاد می تونه با چندتا کارفرما و وون مصاحبه کنه واسه کار که چون انگلیسی مخمل هنوز تعریف نداره من پیچوندمش و قرار شد همون دسامبر بیاد. زیزیلک و سیبک تعطیلات آخر سال می خوان بیان آفریقا و کلی با هم نقشه ریختیم و برنامه چیدیم که هم اون موقع مخمل اونا باشه و هم اینکه با هم برگردیم ایران. از طرف دیگه آقای همکار آخر این هفته میاد ایران و من می خواستم یا با اون برگردم یا بعد از اون.
خلاصه بعد از کلی هماهنگی با زیزیلک و مخمل و اقای همکار و با توجه به اینکه 17 ابان تولد مامان خانومه و خیلی نامردیه من چند روز قبلش برم تاریخ 10 نوامبر رو واسه رفتم خودم و 15 دسامبر رو واسه رفتن مخمل و 1 ژانویه رو واسه برگشت جفتمون به جولی اعلام کردم. شماره پروازهای زیزیلک از آفریقا به ایران رو هم واسش فرستادم که برگشت تو همون پروازها جا رزرو کنه و از اونجایی که تا یکشنبه از الی خبری نشد ایمیلی که واسه الی فرستادم رو واسش فرستادم که نظرش رو بگه.
دوشنبه برام جواب نوشت که با وون صحبت کرده و وون گفته:
“Sound Mining Solution will encourage and facilitate Zohreh Fakhraei’s registration with both the Engineering Council of South Africa and the South African Institute of Mining and Metallurgy, upon her arrival in South Africa”.
من هم سه شنبه اینها رو تو یه نامه نوشتم و بردم دادم به آقای نوروزی و امروز هم رزرو بلیط رو که جولی واسم فرستاده بود فکس کردم و دیگه منتظرم که ویزام بیاد ولی الان که یه جورایی بلیط قطعی شد به این نتیجه رسیدم که وقت دیگه ای ندارم و هنوز هیچ کاری نکردم و از اون بدتر که دوباره حقوق نگرفتیم و پول واسه خرید ندارم.
روزی صد بار میگم آخه این چه کاری بود کردی و بعد یادم میاد اوضاع شرکت چجوریه و میگم شاید هم کار بدی نکردم. تا ببینیم چی پیش میاد.
پ.ن.: خودم که باورم نمیشه رفتنیم از اون بدتر اینه که بقیه هم باورشون نمیشه و جدی نگرفتن.