۲۵ اسفند ۱۳۸۹

از همه جا به مناسبت سال نو

1-هرچقدر که غمگین باشی و اومدن بهار برات خوشحال کننده نباشه نمی تونی از تاثیر نسیم بهاری که حتی توی این شهر آلوده تو صورتت می خوره غافل بشی قبل از این موج سرما با اینکه دلم پر غصه بود یه روز وقتی تو خیابون راه می رفتم نسیم بهاری به صورتم خورد و انگار از اونجا رفت ریز پوستم و بعد راهش رو به قلبم باز کرد. هوا بدجوری بوی بهار می داد و ناخودآگاه اومدن بهار رو احساس کردم و خلاصه که حس خوبی بود ولی بلافاصله از فرداش این سرما شروع شد و بوی بهار رو برد حالا دیگه این حال و هوا به حال و هوای دل من هم میاد دیگه هر چی سبزه و ماهی و بساط عید جلوی مغازه ها گذاشته باشن باز هم اومدن بهار رو احساس نمی کنم مخصوصا حالا که حتی خونه تکونی رو شروع نکردیم از خونه تکونی اینکه پنجره ها رو به بهونه پاک کردنشون باز می کردیم و بهار رو میاوردیم تو خونه، خوشم میومد ولی سرمای امسال حتی اجازه این رو هم به ما نمیده خلاصه که دلم غصه داره به قول رئیس قبلیم دنیا جای بدی برای زندگی شده و امیدی هم بهش نیست
ای بابا می خواستم از بوی بهار بنویسم و سال نو رو تبریک بگم نمی دونم چرا اینطوری شد.

2-این گلها رو خیلی دوست داشتم و به مناسبت سال نو بهتون تقدیمشون می کنم
اولین خرید عیدی که رفته بودیم با مخمل و مامانم و یکی از دوستام بودیم خسته و درب و داغون بعد از کلی پیاده روی رسیدیم به بهبودی و ناایم از ماشن گرفتن مامان خانوم رفت توی یه گل فروشی و آقای گل فروش برامون زنگ زد آژانس و ما هم ازش گل خریدیم
نرگس ها رو مخمل برام خرید رز رو دوست عزیزم و اون شب بو ها رو هم آقای گل فروش بهم هدیه داد از این خرید های عید و مناسبت های قبل این رو یاد گرفتم که هر چند همش میگم ما ملت هر چر سرمون بیاد حقمونه و این ملت درست بشو نیستن و مملکت دارم و و و ولی با همه این ها تک تک مردم کشورم رو دوست دارم هونطور که عاشق مملکتم هستم امیدوارم روزی بیاد که هم مردم به چیزی که مستحقش هستن برسن و هم این خاک دوباره سبز بشه امیدوارم روزی بیاد که بهار رو با شادی و دل خوش بهم تبریک بگیم و امیدوارم که سال دیگه وقتی به مناسبت سال نو تو این وبلاگ مطلب می نویسم با خوشحالی بهتون تبریک بگم و خیلی آرزوهای دیگه برای هممون دارم
3- قبل از مبدا جدید تاریخ یه سالی می شد که به وبلاگ خوندن معتاد شده بودم و وبلاگهای زیادی رو دنبال می کردم اون روزها به نظرم حال و هوای وبلاگ نویسی یه جور دیگه بود تو اکثر مطالب شور زندگی موج میزد ولی از بعد از اون روز لعنتی همه چی بکلی عوض شده از خیلی ها مثل سهیل و شبگیر دیگه خبری نیست و خیلی های دیگه مثل خانوم زیگزاگ و آنی دالتون و مخصوصا موسیو گلابی به کلی حال و هواشون عوض شده از لابه لای خط هاشون میشه افسردگیشون رو احساس کرد
این بلاییه که سر وبلاگ ما هم اومده اولین عیدی که اینجا نوشتیم یه جور دیگه بودیم عید بعدش عید پارسال بود که من یه چیزی نوشتم و وقتی زیزیلک سر سال نویی بهم زنگ زد بهش گفتم بخونه و اشکش دراومد (چون نوشته بدیه لینکش نمیکنم) و هنوز که بهش فکر می کنم بابتش عذاب وجدان می گیرم خیلی به دلیل کاری که کردم فکر کردم و می دونم که بخاطر روحیه خراب اون موقعم بود زیاد از ماجرای 22 بهمن نگذشته بود و من خیلی افسرده بودم و واسه زیزیلک هم خیلی دلتنگ بودم و افسردگیم باعث شد که همه سرخوردگیم رو سر زیزیلک بیچاره خالی کنم و اونطوری بشه که نباید بشه و سال گذشته رو با گریه و غصه شروع کردیم.
امسال هم حال و حوصله خوبی ندارم و برای زیزیلک و نونوچه (که خیلی وقته ندیدمش) خیلی خیلی دلم تنگ شده ولی اینقدر حالم خوب هست که نخوام غصه هام رو سر خواهرام خالی کنم پس می تونم امیدوار باشم که سالی که در پیشه سال بهتری از امسال باشه و امیدوارم که اینطور باشهپس بیایم سعی کنیم که یه طرح نو دراندازیم و این وبلاگ رو سال دیگه از این حالت افسردگی دربیاریم شاید اگه شادتر باشیم اوضاع هم بهتر بشه هر چند که هنوز هم معتقدم دنیا جای بدی برای زندگی شده و امیدی هم بهش نیست :)
با وجود همه اینهایی که نوشتم به امید بهاری سبز و سالی سرشار از شادی برای همه ایرانیها و مردم دنیا:
سال نو مبارک
پن دونم چرا فونتهای اینجا بهم ریخته به جای نقطه خط می ذاره و بجای فارسی به یه زبون دیگه که فکر کنم هندیه نوشته میشن فکر کنم تقصیر فیل شکنه.

۲ نظر:

zahra f گفت...

yeki az behtarin khaterehaye eyde man oon salie ke hesabi barf miomad ma raftim shahsavar. koli ham to rah tool keshid va yakh kardim. eyde sard ham vase khodesh eyde. behtar mishe :D

rasti man aslan parsalo yadam nemiad, man ke gijam to chera hey be yad miari hers mikhori. man be kol faramosham shode bood. taze baes shod biam iran.

eyd beheton khosh begzare. man mogheye tahvile sal pishe ye alame adame kharejiam (to march meeting) emsal az hamishe kamtar eyd daram ta 1 hafte badesh sina ro nemibinam

bayad az hala vase 13 be dar barname berizam

booooooooooos

زیزیلی گفت...

باشه پس من هم سعی می کنم یادم بره. البته اتفاق پارسال یه خوبی داشت اونم اینه که دیگه هی بهت نمی گم بیا ایران و کچلت نمی کنم :)
راستی امسال عید مامان خانوم تهران نیست و ما هم سال تحویل احتمالا خوابیم پس منتظر ما نباش :)
عید تو هم مبارک. امیدوارم سال خوبی داشته باشی.
آره خب عید با برف و سرما هم واسه خودش عیدیه ولی آدم که اعصاب نداره همه چی باعث غر زدنش میشه. :)
البته دیروز خونه تکونی رو شروع کردیم و پنجره ها رو باز کردیم و بهار اومد تو خونه. هوا خیلی خوب بود