۳ اردیبهشت ۱۳۸۸

اندر حکایت چهار گوشه مستطیل سبز ایرانی (Blogfa - by Zizili)

بعد از بیانیه شماره ۱ محمد مایلی کهن می خواستم یه پست بنویسم با عنوان "بخندیم یا گریه کنیم". حالا با گذشت چند روز ، و با وجود همه اتفاقات بقول فردوسی پور عجیب و غریب که فقط تو کشور ما می افته باید گریه کنیم یا اینکه کارمون از گریه گذشته و باید بخندیم؟

این ماجراها در دو بخش مجزا (مسائل مربوط به فدراسیون و سرمربی تیم و نتایج عجیب و غریب تیمهای پر ادعای ما در آسیا). خلاصه اتفاقات رو براتون می نویسم

  • جلسه فدراسیون با مایلی کهن و اخطار به این مربی برای کنترل حرف هاش
  • تاکید کفاشیان بر ابقای سر مربی تیم ملی
  • بیانیه شماره ۲ مایلی کهن که بطور یکطرفه در این مدت کوبیده شد.
  • قبول این بیانیه (توجه کنید بیانیه و به نامه رسمی) از سوی فدراسیون بعنوان استعفا
  • انتخاب افشین قطبی بعد از ۱۴ ما کشمکش بعنوان سرمربی
  • رکورد بی نظیر دیگه در آسیا (باخت ۵-۱ پرسپولیس جلوی یه تیم قطری")
  • مساوی استقلال در آزادی با یه تیم نه چندان مطرح قطری دیگ
  • شکست سپاهان از بنیاد کار ازبکستان در اصفهان در حالیکه بنیادکار هم خیلی ضعیف بازی می کرد.
  • تکمیل ناکامی در برابر تیمهای ازبکستانی و شکست تیم صبا در حالیکه با یه گل هم جلو افتاد

راجع به تک تک اینا حرف دارم. هرکدومشون یه جوری داره منو آزار میده و برای هر کدوم می تونم یه پست بنویسم اصلا نمی دونم از کجا شروع کنم. چی بنویسم.

خدایا آخه این عشق فوتبال چیه که گذاشتی تو دل من. من فقط می دونم که فوتبالمون به لجن کشیده شده. آش اینقدر شوره که دیگه نمی شه پشت تماشاگرنماها سنگر گرفت. از مدیرعامل تیم تا مربی و بازیکن و سرمربی تیم ملی بگیر تا خبرنگار و گزارشگر و فردوسی پور و همه و همه دارند میگن "اره خیلی مسائل هست ولی ما نمی تونیم بگیم." خب یکیتون دل رو بزنه به دریا و بگه. آخه این لیگ نصف و نیمه که از سری آ ایتالیا مهمتر که نیست. بابا اونا یوونتوس رو فرستادند به دسته پایینتر. وقتی تبانی مشخص شد به تیم رئیس جمهورشون هم رحم نکردند. ما بخاطر چی باید اول فوتبال رو سیاسی کنیم و بعد هم بخاطر هزارتا رودربایستی و ملاحظه نتونیم بگیم تو این فوتبال چی می گذره.

*****

آقای علی آبادی واقعا فکر کرده بودی تیم ایران تو گروه مکزیک و پرتغال شانسی داره که وقتی از جام جهانی برگشت اونطوری دادکان رو کله پا کردی؟ نکنه اراجیفی که تلویزیون قبل از جام جهانی با عنوان یاردوازدهم به خورد ما مردم بیچاره داده بود رو باور کرده بودی؟ نکنه فکر می کردی ما قرار جز چهار تیم دنیا بشیم؟ یا شاید هم از این فرصت استفاده کردی و تسویه حساب کردی؟ هر چی بود دستت درد نکنه. از این بهتر نمی شد یه شبه فوتبال رو نابود کرد. با عزل رئیس فدراسیون فوتبال ما رو انداختی تو باتلاقی که بعد نزدیک به چهار سال نمی تونه ازش در باید. هر بار هم دستشو به یه طنابی (البته طناب که نه نخ) بند می کنه شما زحمت میکشی و پاره اش می کنی و روز از نو و روزی از نو. اصولا نمی دونم چرا مثل بعضی ها دو دو تای شما میشه پنج تا و عادت دارید نو آوری کنید. کجای دنیا ترکیب تیم برنده رو عوض می کنن. اون از عزل رئیس فدراسیونی که به گفته خیلی هایی که می فهمن فوتبال چیه جز بهترین رئیس فدراسیون های تاریخ فوتبال ایران بود، اونم از تعویض مدیرعامل تیم قهرمان لیگ پارسال. نه تنها فوتبال رو با خاک یکسان کردی بلکه پدر تیم پرسپولیس رو در آوردی.

یادتون که نرفته در دوره دادکان و با مربی گری برانکو از چند تا بازی قبل می دونستیم صعود کردیم. اما امروز چی؟ باید خدا خدا کنیم تو گروهمون حداقل سوم بشیم. یادتون نرفته که پارسال پرسپولیس با کسر 6 امتیاز قهرمان شد ولی امروز چی؟ فقط جلو قطری ها سوراخ نشده بودیم که شدیم.

چهارده ما پیش بعد از کش و قوس فراوون آقای قطبی قرار بود سرمربی تیم ملی بشه. حتی با تیمش و هواداراش تو شیراز خداحافظی کرد ولی شما آقای علی آبادی، شما بخاطر بعضی مسائل که همه می دونن و نمی گن، جلوشو گرفتی.

فساد و تبانی در همه سطوح فوتبال بیداد می کنه و کسی هم جرئت حرف زدن نداره. تیم های ما جلوی تیمهای قطری و ازبکی و . . . می بازند و کسی نمی تونه دلیلشو بفهمه. بلایی سر سرمربی تیم ملی در میارن که بعد از این همه سابقه و بعد از اینکه قول میده تعاملش رو بیشتر کنه و خونسردتر بشه، بیخیال همه چی میشه و اون دوتا بیانیه رو میده. تازه کسی هم یقه مقصر رو نمی گیره و بدبخت رو با خاک یکسان می کنن. )هر چی باشه ما عادت داریم هرکی لب پرتگاه باشه با یه لگد بندازیمش پایین). کسی که شاید تنها افتخار فوتبالمون تو دنیا باشه رو بدون سابقه درست و حسابی مربی گری مربی تیم ملی می کنیم و بعد هم توی باخت تنهاش میذاریم و برای اینکه رفتیم ورزشگاه و ضایع شدیم دیگه، همه کاسه کوزه ها رو سرش خراب می کنیم و لهش می کنیم (آخه نخبه کشی هم جز فرهنگمون. ما نخبه کشیم و در عوضش افسانه های قلابی میسازیم که تعادل برقرار بشه)

فقط محض رضای خدا بگید باید این فوتبال به کجا برسه که شما خیالتون راحت بشه و دست از سر این فوتبال و این ورزش بردارید.

*****

در هر صورت نمی دونم یه دفعه چی شد و همه چی گل و بلبل شد و مربی که تا دیروز صلاحیت نداشت مربی تیم ملی کشور عزیز و اسلامی ایران بشه، یه شبه شد سرمربی و تمام خواسته هاش هم مورد قبول واقع شد. این همون مربیه که چندماه پیش بخاطر فشار فراوون و مسائل جانبی فوتبال ما، شبونه از مملکت فرار کرد. حالا بخاطر هرچی بوده و ما اصلا نمی دونیم که بخاطر چی بوده، قطبی بخاطر شخصیتش و فرهنگی که آورد تو فوتبال ما، دل خیلی از مردم رو بدست آورده و تو همچین شرایطی واقعا بهترین گزینه است برای تیم ملی. بخاطر همین برای قطبی و تیم ملی آرزوی موفقیت می کنم. هرچند که می ترسم موفقیت تیم ملی باعث دوباره به پس پرده رفتن کثیفیای فوتبالمون بشه ولی حیفه که قطبی دشمن شاد بشه.

پی نوشت: ولی خداییش با این اصطلاح گروهبان قندلی خیلی حال کردم. خیلی باحال بود

۳ نظر:

zizilak گفت...

manam nemidonam shad basham ya narahat. mardom ye roozayi dayi ro miparastidan, vali khob khodesham eshtebah kard be nazaram.

hala hadeaghal mitone delemon khosh bashe ke hata agar bebazim ham ba sherafat bakhtim

نونوچه گفت...

حالا می تونی به این اتفاقای عجیب قهرمانی عجیب استقلال را هم اضافه کنی .
من دیشب که نود پخش می شد سه تا اس ام اس برای کریمی فرستادم و خیلی خوشحال شدم که از نظر مردم به عنوان بهترین بازیکن سال انتخاب شد .

زیزیلی گفت...

معلومه که من هم دیشب برای کریمی فرستادم

من دیشب نود رو تا آخر ندیدیم و نمی دونستم نتیجه چی شد آخه گوش کردن صحبت های قلعه نوعی خیلی سخته هر چند که ایشون از دوستای جدید شماست ولی حیف شد که قهرمان شد.
حالا خوبه با سلام صلوات و به لطف مجید کامپیوتر قهرمان شده اونوقت اینقدر ادعاش میشه