۲۵ خرداد ۱۳۸۸

برای خواهرانم (Blogfa - by Zizili)

گريه نکن خواهرم

در خانه ات درختی خواهد روييد

و درخت هايی در شهرت

و بسيار درختان در سرزمينت

و باد پيغام هر درختی را

به درخت ديگر خواهد رسانيد

و درخت ها از باد خواهند پرسيد:

در راه که می آمدی سحر را نديدی؟

(از کتاب سووشون)

خرداد ماه برای ما ماه غم انگیزیه. چهار سال پیش در هفتم خرداد پدرم برای همیشه از بین ما رفت و ما رو با غمی گذاشت که هنوز که هنوزه ازش کم نشده. می خواستم امسال در سالروز وفاتش مطلبی بنویسم ولی نخواستم حس و حال این وبلاگ رو هم غمگین کنم. ولی . . .

روزی که پدرم از دنیا رفت رو خوب به خاطر دارم. می تونم بگم بدترین روز زندگیم بود. احساس میکردم همه جا رو مه گرفته. احساس می کردم خورشید تیره و تار شده و من هرگز دیگر خورشید رو به رنگ واقعیش نمی بینم. وقتی تو خیابون راه می رفتم احساس می کردم باید همه مردم غمگین باشن و این درد عمیق رو حس کنن.

روزی که پدرم از دنیا رفت ناامیدی تمام وجودم رو پر کرده بود. این یاس بر تک تک سلول های بدنم فشار می آورد و درد شدیدی اون ها رو مرتعش می کرد. احساس می کردم الانه که متلاشی بشم. احساس می کردم تمام روحم در قلبم جمع شده و هر آن از دهنم می زنه بیرون. دلم می خواست با همه وجودم گریه کنم و جیغ بزنم.

روزی که پدرم از دنیا رفت احساس می کردم بین زمین و آسمون معلقم. مثل یه خواب بود. دلم می خواست بیدار بشم و ببینم چند ماه قبل هستم. دلم می خواست لحظه ها رو برگردونم به عقب. همش منتظر یه معجزه بودم ولی معجزه ای اتفاق نیافتاد و من موندم کوهی از غم و ناامیدی.

بعد از مدتی هر چند که این غم بر سینه ام سنگینی می کرد و می کنه ولی من تونستم باهاش کنار بیام و بزرگترین درسی که ازش گرفتم این بود که قطار زندگی هرگز بخاطر تو و مشکلات و غصه های تو از حرکت نمی ایسته و اگر جا بمونی باید پیاده دنبالش بدوی.

آری خواهرای عزیزم زندگی مجموعه ای از تلخی ها و شیرینی ها، مجموعه ای از سختی ها و راحتی ها و مجموعه ای از امیدها و ناامیدی هاست. مهم اینه که از تلخی ها و سختی های زندگی درس بگیری و از شیرینی ها و راحتی های اون لذت ببری و هرگز امیدت رو از دست ندی.

۲ نظر:

zizilak گفت...

zizili joonam, man poste hiddeneto khondam. vaghean nemidonam chi begam, be gheyr az inke manam halam kheyli kharabe. khordad zaheran gharar nist hich vaghti behtar beshe

نونوچه گفت...

[گریه] [گریه] [گریه]