۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۸

اندر حکایت نونوچه خانوم و سهراب سپهری (Blogfa - by Noonooche)

از وقتی که یادم میاد با شعر نو آشنا شدم و فهمیدم که شعر نو چیه ، هیچ وقت از این نوع شعر خوشم نمی یومد . از بین شعرای معاصر همیشه بیشتر از همه از سهراب سپهری بدم می یومد . شاید بخاطر اینکه فکر می کنم این آدما شعر ایرانیو خراب کردن .

فکر نمی کنم هیچ جای دنیا شعراشون مثل شعرهای ایرانی قافیه و ردیف هایی به این زیبایی داشته باشه . به نظر من ما که شاعرایی مثل حافظ ، سعدی ، مولوی ، فردوسی ، عراقی و ... داشتیم حیفه که سالهاست هیچ شعر درست و حسابی نداریم .

البته کینه من نسبت به شعر نو باعث نمیشه که از همه شعرای معاصر بدم بیاد ، چون در بین اونا آدمهای محترم و موقری مثل آقای شاملو هم هستند که واقعا به ادبیات این مملکت خدمت کردن . (همین آقای شاملو که خدا رحمتشون کنه سالهای آخر عمرشون فرهنگ نامه ای تهیه می کردن به اسم فرهنگ کوچه که توش اصطلاحات مردم کوچه و خیابونو تعریف کردن . متاسفانه عمرشون کفاف نداد که این لغت نامه رو تموم کنن و چاپ نشده ، فکر می کنم باز مانده هاشون می خان کار ناتموم ایشون رو تموم کنن .)

به نظر من بهتره این آدما به نوشته هاشون بگن " حرف های قشنگ " نه " شعر نو " چون شعر باید ردیف و قافیه داشته باشه تا آدم از خوندنش لذت ببره .

یادم میاد چند سال قبل وقتی هنوز زیزیلک خواهر خونگی من بود ، یک روز یکی از دوستاش بهش هشت کتاب سهراب رو هدیه داد . تا چند وقت یکی از سرگرمی های ما این بود که بشینیم باهم صفحات این کتابو ورق بزنیم و به سوتی های آقای سهراب بخندیم . آخه شما قضاوت کنید ، این واقعا شعره !؟

من در ایوانم ، رعنا لب حوض ، رخت می شوید رعنا

حالا مقایسش کنید با شعر سعدی :

سخن عشق تو بی آنکه برآید به زبانم ، رنگ رخساره خبر می دهد از حال نهانم

گاه گویم که بنالم ز پریشانی حالم ، باز گویم که عیانست چه حاجت به بیانم

حالا میدونین چی بیشتر از همه عصبانیم می کنه ؟ متاسفانه عده زیادی از آدما بخصوص قشر جوون هم سن و سال ما فکر می کنن اگر مطلبی رو خوندن و نفهمیدن حتما حرف حساب بوده ! ! !

وقتی بهشون می گی آخه سهراب هم شد شاعر ، بدون اینکه حتی چند صفحه از شعراشو خونده باشن میگن : سهراب حرف نداره ، خیلی شعراش مضامین عمیقی داره . آخه یکی به من بگه رخت شستن رعنا کجاش عمیقه ! ؟ مگر اینکه عمق لگن رختشوییش زیاد باشه ! بپا یه وقت غرق نشی رعنا خانوم !

البته ناگفته نمونه که بعضی از حرفاش هم قشنگ بوده ، ولی نباید بهشون بگن شعر . مثلا :

چشمها را باید شست ، جور دیگر باید دید

یکی از کابرد های این جمله اینه که جور دیگری به زباله های قابل بازیافت نگاه کنیم و اصلا بهشون نگیم زباله ، چون قابل استفاده مجدد هستند .

همه این حرف ها رو زدم که بگم خدا خودش بهتر از هر کسی می دونست تو این دنیا یا جای منه یا جای سهراب سپهری ، چون دقیقا روزی که من به دنیا اومدم ایشون از دنیا رفتن .

اگه فکر می کنید من خیلی بی انصافم که اینطوری راجع به مرحوم صحبت می کنم ، داشته باشین که خودش بی انصاف تر از من بوده :

پدرم مرد خواهرم زیبا شد ، پاسبانها همه شاعر بودند !

تفسیر بقیه حرفهای سهراب هم با خودتون ، می تونید هشت کتابشو تهیه کنید و با چشم شسته ، جور دیگری نوشته هاشو مطالعه کنید ! ! !

۳ نظر:

زیزیلی گفت...

خیلی خندیدم. خیلی باحال بود چون من هم تا 99 درصد باهات هم عقیده ام.
من ضمن اینکه به سهراب بعنوان یکی از اشخاص فرهنگی این مرز و بوم احترام میذارم ولی با کمال احترام باید حرفات رو تایید کنم.
ولی می خوام اینجا بگم که ما در عصر معاصر خودمون هم شاعران و ترانه سراهای بسیار توانایی داشتیم و داریم. کسایی که در به مضامین زیبایی با اشعار بسیار زیباتر اشاره کردند.

در این جا می خوام از مرحوم تورج نگهبان و زنده یاد بیژن ترقی ترانه سراهای محبوبم یاد کنم که اشعار زیادی از این دو نفر رو ما بارها در غالب ترانه های محبوبمون زمزمه کردیم ولی شاید حتی ندونیم که این آثار ماندنی از کیه.
در ضمن من از طرفدارای دکتر افشین یداللهی و علی معلم هم هستم.

بنابراین میشه گفت که تو این سال ها هم شعر درست و حسابی هم داریم ولی من همچنان معتقدم که سیستم آموزشی ما و خیلی از دست اندرکاران بزرگترین خیانت رو به فرهنگ این مملکت کردن که یکی از نشونه هاش آشنایی اندک ما با ادبیات و شاعران معاصرمونه.

zizilak گفت...

man beyne in shere noyia az shamloo va bazi vaghta khode nima khosham miad. nima adame bahooshi bood. vase hamin tonest ghafie haro be ham bezane bedone inke eftezah be bar biare, vali badiash az sare tanbali donbalesh oftadan. ba vojoode in be nazare man shere dorane hafez ham to in dore be kar nemiad, chon hafez va sadi anchenan terekondan ke kasi natone be pashon berese.

man ba zizili movafegham systeme amozeshie ma tabe shre asasi to in mamlekat koshte. az adabiat va tarikhe mamlekatemon chizi nemidonim va zjibe ke betonim az pase sher goftan, ta'atr ya hata mosighi bar biaim.

damet garm, man hamishe ba in tarafdaraye sohrab davam mishod.

نونوچه گفت...

ای ول به خواهر های باصفام که حرف دل دلمو خوب می گیرن