۳۱ شهریور ۱۳۹۲

زیزیلی به آفریقا می رود-6

1- الی (وکیل مهاجرتی) لیست رو برام فرستاد که شامل موارد زیر میشه:
Application form
Power of Attorney
Copy of passport pages 1-7 -both
Copies of all previous RSA visas -Both
Police clearance -Both
Birth certificate-Both
Medical certificate-Both
Radiological Report-both
Letter of support for Spouse -from you- template included
Marriage certificate
3 months Bank Statement
2x photographs-Both-two for each person
BSc and MSc. Documents
Proof of 5 years experience in your field
CV
Paying 1,400,000 Rials-you
Paying 400,000 Rials -spouse
Deposit to embassy 25,000,000 Rials -will be paid back after return to Iran
SAQA we have
Certified copies of qualifications
Letter of recommendation from company
 
تو این لیست یه سری فرم بود از جمله نمونه فرم حمایت از همسر که واسم نفرستاده بود و یه سری ابهام بود از جمله اینکه وثیقه سفارت که نمی دونستم این مبلغ واسه یه نفره یا واسه جفتمون که از الی پرسیدم اون هم نمی دونست.
بعد از نامه نگاری بلاخره نمونه فرم ها رو فرستاد که البته من اکثرش رو یا از آقای همکار گرفته بودم یا گشتم و دانلود کردم. نکنه ناامید کننده اینه که سفارت آفریقای جنوبی یه وبسایت درست و حسابی که بشه فرمها رو دانلود کنی نداره و واسه هر سفارتی هم فرم ها یه ذره با هم متفاوته. 
2- هفته پیش خودم یه سر رفتم سفارت ببینم چه خبره. سفارت افریقای جنوبی روبروی پمپ بنزین باغ فردوس نزدیک تجریش تو یه کوچه ست. نه تو باجه پلیس دیپلماتیک سربازی هست و نه از هیاهوی سفارت خدابیامرز کانادا خبری هست جوری که فکر کردم جاشون عوض شده و زنگ زدم شرکتمون و گفتم آدرس رو یه بار دیگه چک کنن. میری قشنگ بخش ویزا زنگ می زنی و میری تو. یه آقای نسبتا خوش اخلاق و جدی نشسته و جواب سوال ها رو میده. بعد که رفتم متوجه شدم که جواب تلفن ها رو هم خیلی با حوصله میده و نتیجه این شد که فرداش زنگ زدم و تلفنی پرسیدم که ترجمه ها تایید وزارت امور خارجه می خواد که گفت نه همون مهر مترجم  رسمی کافیه. دوتا خبر بد بهم دادن یکی اینکه بررسی ویزای Quota permit (ویزایی  که من براش اقدام کردم)   یک تا دو ماه طول میکشه.دوم اینکه برای هر نفر باید 2.5 میلیون تومان یا جمعا 5 میلیون تومان وثیقه بزارم. این دیگه خیلی زور داشت. یه با کمک زیزیلک یه  نامه نگاری با جولی کردم کهاین وثیقه زیاده و فایده ای نداشت. نکته بدتر این ماجرا اینه که همه پس انداز من با دلاره و حالا که باید تبدیل کنم هی دلار داره افت می کنه. این یکی رو کجای دلم بزارم. از آقای سفارت پرسیدم گفت که نمیشه پول رو به دلار بدیم. در مورد این وثیقه حس خوبی ندارم. احساس می کنم یه جور دزدی سر گردنه ست. اگه وثیقه ست پس باید هر نوع وثیقه ای رو قبول کنن (مثل ضمانت نامه بانکی ) راستی این هم بگم که این وثیقه قبل از عید حدود نصف این مبلغ واسه نفر اول و حدود 200-300 تومان واسه همسر بود. اینم از شانس ماست.
3- پاسپورتمون 5 شنبه اومد و بقیه مدارک رو هم جمع کردم و ترجمه کردم (دارالترجمه آراد توی آریا شهر بردم و راضی هستم) و اسکن کردم و فردا می فرستم واسه وکیله که اگه خوبه ببرم سفارت ولی خانوم هنوز اون یه مدرکی که باید برام بفرسته رو نفرستاده و حتی جولی هم که پیگیری کرده فایده ای نداشت. می ترسم اینقدر دیر بشه که حتی با آقای همکار هم نتونم برم. اینجوری یه ذره برنامه هام قاطی میشه.
4- برای فرم مدیکال رفتم پیش خانوم دکتر توی ساختمون شرکت. بعد از یه ذره گیج زدن بهش پیشنهاد دادم اطلاعات مربوط رو توی فرم تایپ کنم و ببرم مهر و امضا کنه که قبول کرد در ضمن برای من و مخمل تو دفترچه عکس ریه که لازمه رو نوشت. واسه رادیولوژی زنگ زدم به یه رادیولوژی توی آیت الله کاشانی و گفتم اگه اجازه بدید من این اطلاعات رو توی فرم تایپ کنم و بیارم اگه مشکلی نبود شما برام مهر و امضا کنید ولی خانومه گفت نه شما که نفر اول نیستید واسه سفارت عکس می خواید ما اینجا فرم تایپ شده امضا نمی کنیم واستون با خودکار پرش می کنیم. چهارشنبه پیش با 4 نسخه فرم خالی رفتیم رادیولوژی و یه آقایی مسئول بود و گفت خب این رو پر می کردید و می آوردید و من بهش گفتم همکارتون قبول نکرد و بعد قرار شد من بشینم فرم رو پر کنم و بدم بهش. داشتم شروع می کردم که گفت نمی خواد پر کنی ممکنه به خانوم دکتر بر بخوره بده خودش پر کنه. بعد ما با گارفیلد و دختر دایی کوچیکه (ونی) که تهران بود رفتیم پارک ارم و شب که برگشتیم زنگ زدیم رادیولوژی گفتن عکس ها حاضره. رفتم گرفتم و چک کردم دیدم اسم من و اسم و فامیل مخمل رو اشتباه نوشته. البته اشتباه من بود که اسم خودمون رو به انگلیسی ننوشته و نذاشته بودم براش. قرار شد فرم های اضافی رو که پرینت گرفته بودم بزارم و تو این فرم اسم درست رو تایپ کنم که خانوم دکتر زحمت بکشن و دوباره برام فرم ها رو پر کنن. البته جواب ها رو هم که تو صفحه جدا و تایپ شده نوشته بودن گذاشتم که اون ها هم تصحیح بشن.امروز صبح رفتم بگیرم دیدم برگه رادیولوژی و جواب مخمل درسته شده واسه من هم برگه جواب درسته ولی توی فرم سفارت اسمم رو نوشته نونوچه. هم برام جالب بود که نونوچه رو از کجاش آورده و هم حرص خوردم که آخه دکتر اینقدر گیج. حالا هرچی به آقای مسئول میگم بابا این دوباره اشتباه کرده میگه نه این همون فرم قبلی ست. همه برگه ها رو دادم و خودش چک کرد و چشماش گرد شد. بعد برد واسم لاک گرفت و درست کرد و جلوش مهر زد و امیدوارم که سفارت قبول کنه.
5- هفته پیش نونوچه و کلوچه می گفتن که حالا که داری میری همه چی داره خوب میشه و دلار میاد پایین و با آمریکا مذاکره می کنیم. پس نرو و همینجا بمون. دیدم راست میگن. اون روزی که قرارداد بستم دلار 3400 بود و امروز که هنوز نرفتم شده زیر 3000 وای به روزی که میرم. :(
6- پدر به مامان خانوم گفته بود اینا کی میرن. قبل رفتن بیان با هم بریم خلخال واسه همین هم 5شنبه رفتیم رشت و دیروز برگشتیم. ضمن اینکه گارفیلد هم کلی از تهران خرید کرده بود و یه عالمه وسیله فریزری داشتیم که براش بردیم. ماشین دیگه جا نداشت. همون 5 شنبه که رسید این وسایل رو با وسایلی که خونه مامانم داشت بردیم واسش خوابگاه و شنبه هم بقیه وسایلش رو بردیم و با خودش گذاشتیم خوابگاه و گارفیلد بیچاره با اشک و گریه خداحافظی کرد. این دوماه که پیشمون بود خیلی عادت کرده بود. دیشب می گفت خوابگاه خوابم نمی بره. دلم واسش سوخت. ما که بریم خیلی بی پناه میشه :(

۲ نظر:

zizilak گفت...

be nazare man boro, agar tasmim begiri ke bemoni hameye in pishrafthaye chand mahe gozashteh hichi mishe. az man goftan.

baba shomaha kojayin? kheyli delam vase hame tang shode. noonche chetore?

زیزیلی گفت...

کی گفته که من می خوام بمونم؟
تو ایران رو نمی شناسی امروز اوضاع خوبه فردا با یه جمله یه شخص نه چندان مسئول اوضاع می ریزه به هم.
تازه اگه مطمئن بودم که اوضاع بر میگرده به 8 سال قبل هم این فرصت رو از دست نمی دادم.