۲۰ مهر ۱۳۸۸

یک نوجوان دیگر

بهنود شجاعی هم اعدام شد مثل دلارا و مثل خیلی از جوونهای دیگه ای که در سن کمتر از 18 سالگی خواسته و ناخواسته مرتکب قتل شده بودند و بعضی هاشون هم که اصلا یا در دفاع از خودشون کسی رو کشتن و یا اینکه اشتباهی محکوم شدن.
بهنود شجاعی در 17 سالگی دوستش رو در یک نزاع بطور تصادفی با چاقو کشته بود و به قول خودش در اون شرایط ممکن بود جای قاتل و مقتول عوض بشه. خیلی ها تلاش کردن که از خونواده مقتول رضایت بگیرن و حتی پدر و مادر مقتول در حضور عزت الله انتظامی، پرویز پرستویی و کیومرث پوراحمد قول دادند که رضایت بدن و طبق قانون همینکه اونها در برابر شهود معتبر اعلام رضایت کردن برای نجات بهنود از قصاص کافی بوده ولی متاسفانه بخاطر مسائل و لجبازیهای سیاسی این مملکت، قوه قضایی در این مورد مثل خیلی از موارد دیگه اونطور که می تونست همکاری نکرد و اختلاف های بوجود اومده خونواده مقتول رو نسبت به اعدام مصمم کرد. متاسفم که یکبار دیگه نجات جون یک انسان بخاطر خیلی از بی ملاحظگی ها ندیده گرفته شد و یک جوون دیگه در حالیکه می تونست فرصتی برای جبران اشتباه بزرگش داشته بشه، اعدام شد.
مادر مقتول در حالی چهارپایه دیروز صبح از زیرپای بهنود کشید که بهنود و خیلی از کسایی که این اعدامها قلبشون رو بدرد آورده تلاش کردند رضایت اولیای دم رو جلب کنند و موفق نشدند. تا روز اعدام، در طی چهار سال بهنود سه بار تا پای چوبه دار رفته بود و پنج بار حکم اعدام بهش اعلام شده بود. بهنود در حالیکه التماس می کرد اعدام شد و من نمی دونم اون مادری که دیروز صبح با کشیدن چهارپایه از زیر پای بهنود مرتکب قتل یک انسان شده چطور می تونه به زندگی قبلیش برگرده و بدون غذاب وجدان به زندگی ادامه بده. ته قلبم مطمئنم که اون مادر بیچاره علاوه بر غم ازدادن جوونش، از دیروز به بعد باید بار سنگین قتل یک جوون دیگه روهم بر دوش بکشه و بیشتر از قبل زندگیش سیاه میشه. من نمی تونم از دست پدر و مادر مقتول ناراحت باشم چون این فرهنگ ما ایرانیهاست و قطعا اونها فکر کردن که تو این هیاهوی ایجاد شده برای گرفتن رضایت، خون پسرشون فراموش شده و هیچکس به جوون اونها که کشته شد فکر نمی کنه و همین مسئله باعث شده که یک مادر در یک شرایط کاملا احساسی توانایی این رو داشته باشه که جوونی رو که التماس می کنه در حقش مادری کنه، بکشه.
من مشکلم با سیستم قضاییه و با حکم قصاصه. بقول زیزیلک چرا قانون باید اجازه بده کسی با احساساتش در مورد زندگی کس دیگه قضاوت کنه. مگه قاضی نباید عادل و بدور از احساسات باشه؟ چرا در اسلام نباید خانم ها قاضی باشن؟ به نظر شما این یه پارادوکس بی رحمانه نیست؟
چرا اینقدر جون آدما تو این مملکت بی ارزشه؟
چرا اینقدر که در برخی موارد مسخره تبلیغ میشه نباید در مورد لذت عفو و بخشش تبلیغ بشه؟
چرا مسئولان ما حداقل کاری نمی کنن که این فرهنگ مسخره انتقام گیری رو تغییر بدن و سعی نمی کنن تلطیفش کنن؟
واقعا دختر 9 ساله و پسر 15 ساله از لحاظ عقلی به حد بلوغ رسیدن که قدرت تشخیص و تصمیم گیری صحیح داشته باشن و بتونن مسئولیت کارهاشون رو بپذیرن؟
همونطور که در اینجا ، اینجا و اینجا گفتم اصولا من با مجازات اعدام و مرگ مخالفم چه برسه به اینکه یک نوجوان محکوم به اعدام بشه. واقعا دلم رو بدرد میاره و به همین خاطر اینقدر از اعدام بهنود شجاعی ناراحت و عصبانیم.
به امید روزی که قانون خشن اعدام در ایران برداشته بشه. واقعا فکر می کنید همچین آرزویی ممکنه یه روز به حقیقت بپیونده؟
بعدا نوشت: می تونید پستهای خانوم زیگزاگ و آورا رو هم در این زمینه بخونید. واقعیت اینه که خوندن هر پست و هر خبری در محکومیت این قضیه برای من نویدی هر چند اندک به سوی رسیدن به رویامه. رویایی که در اون هیچ انسانی انسان دیگه رو نکشه حتی به بهونه مسخره ای به اسم قصاص.

۶ نظر:

زیزیلی گفت...

بعد از نوشتن این پست برگشتم و پست مربوط به دلارا رو خوندم.
دیدم اونجا از کروبی نوشتم و نوشتم که امیدوارم این حرفهاش بخاطر انتخابات نباشه و بعد از انتخابات هم همین حرفها رو بزنه.
باید بگم که حالا بعد از گذشت چهار ماه مشخص شد که بازهم کروبی بر مواضع حقوق بشری ایستادگی می کنه و از حق و عدالت طرفداری می کنه.
آقای کروبی متاسفم که به شما رای ندادم و براتون آرزوی سلامتی و موفقیت در راهی که قدم گذاشتید می کنم.

Mrs.ZigZag گفت...

امیدوارم روزی برسه که مردم کشورم اینقد بخشش کرده باشن که به عینه لذت بخشین رو تجربه کرده باشن... نه اینکه این لذت صرفن یه کلمه‌ی قشنگ کلیشه‌ییه بدون کاربرد باشه...

zizilak گفت...

midoni, yeki az dostam migoft, va manam bahash movafegham ke in yek kami ham be khatere sefro yek boodane ghanone, chon ke agar oliaye dam rezayat bedan, motaham azad mishe, yani be jash nemire zendon ya chizi, khob bazi vaghtam oliaye dam hes mikonan ke shakhs liaghate azadi nadare. man nemidonam chra ghanon nemitone ye mojazate dige tayin kone. khob man ba hokme edam akidan mokhalefam, vali in baes nemishe ke delemon bekhad ye ghatel (albate na behnod, chon oon bache bood) saf saf to khiabon rah bere. taraf agar dozd bood miraft zendan vali vase ghatl aga pool dashte bashe mire khonashon shab mikhabe. man nemidonam key in ghanonaye maskhare ro mikhan avazeshon konan.

dar morede karobi movafegham :)

زیزیلی گفت...

من فکر می کنم اگه اولیای دم بخوان حتما قاتل مجازات میشه وگرنه که این خیلی بی انصافیه

منو زندگيم گفت...

سلام زيزيلي خوبي ؟ مرسي از لطفت . اميدوارم بتونم مثه قبل بنويسم فقط ...
پستت رو در مورد قصاص خوندم . واقعا وحشتناكه ... كاش برش ميداشتن و لااقل حبس ابد رو جايگزينش ميكردن ...

zizilak گفت...

emshab ham, ye shabe dige va ye javone dige be ye bahoneye dige :( key pas tamom mishe in balaha